فریدون مشیری (بی تو مهتاب شبی )
بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
.......
به ادامه مطلب مراجعه فرمایید

+ نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 16:40 توسط مهدی صادقیان
|