اشعار استاد فاضل نظری (من چه در وهم وجودم چه عدم دلتنگم)


من چه در وهم وجودم چه عدم دلتنگم

از عدم تا به وجود آمده ام دلتنگم
........

ادامه نوشته

استاد فاضل نظری


همين كه نعش درختي به باغ مي افتد

بهانه باز به دست اجاق مي افتد

حكايت من و دنيا يتان حكايت آن

......

ادامه نوشته

اشعار  استاد فاظل نظری

به نسیمی همه راه به هم می ریزد

کی دل سنگ تو را آه به هم می ریزد


ادامه نوشته

غزل های استاد فاظل نظری


به خدا حافظی تلخ تو سوگند نشد

که تو رفتی ودلم ثانیه ای بند نشد

لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم

......

ادامه نوشته

غزل های استاد فاضل نظری (پایان ماجرای دل و عشق)

غمخوار من ! به خانه ی غم ها خوش آمدی

بامن به جمع مردم تنها خوش آمـدی

 

بین جماعتی که مرا سنگ می زنند

می بینمت ، برای تماشا خوش آمدی

 

راه نجات از شب گیسوی دوست نیست

ای من ! به آخرین شب دنیا خوش آمدی...

 

پایان ماجرای دل و عشق روشن است

ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی

 

با برف پیری ام سخنی بیش از این نبود

منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی

 

ای عشق ، ای عزیز ترین میهمان عمـر

دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی